۲۴ نوامبر ۲۰۱۶
نوشتهای از جان هورگان – رهبر نیودموکراتهای بریتیش کلمبیا
آموزش و پرورش زندگیها را دگرگون میکند و در را بر روی فرصتهای جدید و پیشرفت میگشاید.
یک نظام آموزشی قدرتمند توان این را دارد که همه ما را بالا ببرد و این اطمینان را ایجاد کند که هر کودک فرصتی برای درخشش و موفقیت دارد.
من اهمیت آموزش و پرورش را درک میکنم و به توانایی معلمان در ایجاد تغییر ایمان دارم. من در دورهٔ دبیرستان داشتم به کژراهه میرفتم. من انتخابهای نادرستی کرده بودم و بهدنبال دردسر بودم. اما بخت با من یار بود. من خوششانس بودم، چرا که در آن زمان دولت به آموزش و پرورش بهعنوان سرمایهگذاری در زندگی و آیندهٔ فرزندان بریتیش کلمبیا نگاه میگرد و نه یک هزینه. و بهدلیل همین سرمایهگذاری بود که آموزگاران من متوجه انحراف من از راه درست شدند. آنها توانایی آن را داشتند که با من ارتباط برقرار کنند و به من نشان دهند که آموزش راهی برای موفقیت است. معلمان من بیش از خود من به قابلیتهای من اطمینان داشتند.
بدون تلاش معلمان و یک نظام آموزشی قدرتمند، من بخت این را نداشتم که به اینجا برسم.
نظام آموزشی قدرتمندی که روزی امثال من را تربیت کرد، امروز با چالشهای فراوانی روبروست. اکنون ۱۴ سال از آغاز روند کاهش بودجهٔ آموزش و پرورش ما میگذرد. این روند به دست کریستی کلارک در مقام وزیر آموزش و پرورش آغاز شد. از نخستین اقدامات سیاسی کریستی کلارک فسخ غیرقانونی قرارداد دولت با معلمان بود. این اقدام خیانت به اعتماد و قانون و یک حرکت نادرست بود. کریستی کلارک شرط اندازهٔ کلاسهای درس را از قرارداد با معلمان حذف کرد تا دانشآموزان بیشتری را در تعداد کمتری از کلاسهای درس جای دهد.
هدف این بند از قرارداد معلمان این بود که دانشآموزان نابینا، ناشنوا، بیمار و آنها که دچار دشواری در یادگیری هستند از حمایت کافی برخوردار باشند و بتوانند در دروس خود موفق شوند. با حذف این حمایتها، مناطق آموزشی ناچار شدند تا معلمان متخصص در آموزش دانش آموزان استثنائی را اخراج کنند، کتابخانههای مدارس را تعطیل کنند و دروسی چون موسیقی را از برنامه درسی حذف کنند. او نسلی از دانش آموزان را مجبور کرد تا در مدارسی تحصیل کنند که دچار کسر بودجه هستند یا در ساختمانهای موقت بنا شدهاند.
او مناطق آموزشی را وادار به تعطیلی مدارس کرد.
با همه این اوصاف، معلمان ما نهایت تلاش خود را کردند که بهترین آموزش را برای فرزندنمان فراهم کنند. پس از ۱۴ سال جنگ کریستی کلارک با نظام آموزش و پرورش همگانی، دیوان عالی کانادا در تنها سی دقیقه حکم به محکومیت دولت داد. این یک پیروزی بزرگ برای فرزندان ما و برای نظام آموزشی ماست.
کریستی کلارک برای ۱۴ سال فرزندانمان ما را تحت فشار قرار داد و اکنون به حکم دادگاه باید حمایتهای سابق را به کلاسهای درس بازگرداند. اما او باز هم به انکار این شکست تحقیرآمیز ادامه میدهد. پس از هدر دادن ۱۴ سال و میلیونها دلار از مالیات مردم برای مقابله با معلمان در دادگاههای مختلف، او چارهای جز احیای قراردادهای فسخ شده ندارد.
او با برگزیدن راه مقابله با نظام آموزشی همگانی موجب شد نسلی از فرزندان ما به آموزشی که شایسته آن هستند دست پیدا نکنند.
کریستی کلارک سعی دارد به پدر و مادرها القا کند که با اجرای دستور دادگاه دارد به آنها لطف میکند. حال آن که او راه دیگری ندارد. او این کار را برای این انجام نمیدهد که درست است. بلکه به این دلیل آن را اجرا میکند که دادگاه به او گفت که اشتباه کرده است.
چگونه میتوان به وعدهٔ کریستی کلارک برای حل بحرانی که خود به وجود آورده اطمینان کرد؟
این یک بازی سیاسی جدید برای اوست.
مادران و پدران و فرزندان آنها شایسته دولتی هستند که اهمیت آموزش همگانی را درک کند. این بهترین سرمایهگذاری برای فرزندانمان و برای آیندهٔ ما است.